نقش تربیتی زنان در عرصه جهاد و مقاومت از دفاع مقدس تا وعده صادق قسمت اول

نقش تربیتی زنان در عرصه جهاد و مقاومت (از دفاع مقدس تا وعده صادق) - قسمت اول


این روزها که صحبت از «مقاومت» و «عملیات وعده صادق» است، سؤال بسیاری از ما این است که: «چه کارهایی انجام بدهیم تا جزو مجاهدین این راه باشیم»؟ برای پاسخ به سراغ نقش زنان از دفاع مقدس تا امروز رفتیم.

 

خالی‌نگذاشتن صحنه و توجه به آرمان‌ها
در زندگی ما همواره در حال جنگیدن و انتخاب هستیم. یک روز نمی‌دانیم وظیفه همسری و مادری‌مان مهم‌تر است یا ادامه تحصیل و کار؟ روز دیگر درگیر سختی و رنج کارهای تلنبارکرده بردوشمان می‌شویم و این که بهتر نیست که چند کار را بی خیال بشوم؟ و باز، حجم کارهای بر زمین مانده جامعه ما را منصرف می‌کند از تماشاچی‌بودن و اقدام کمتر.
تواناییِ انجامِ چندین و چندکار با هم، به ما این امکان را می‌دهد که هم‌زمان با همسری و مادری فکر کنیم، بنویسیم، آشپزی کنیم و بسیاری کارهای دیگر را جلو ببریم. افق این کارها و اهدافی که در زندگی ترسیم می‌کنیم هرچقدر بزرگ‌تر باشند، صحنه را کمتر خالی می‌گذاریم و دردها را به جان می‌خریم، مثل مادران شهدا که در طول دوران جنگ به خاطر «حفظ دین»، «حفظ آرمان الهی» و «حاکمیت اسلام و انقلاب» تمام قد ایستادند.

تقویت روحیه و پشتیبانی
دردها نعمت‌های خوبی هستند؛ اگر قدرشان را بدانیم و با آن‌ها بزرگ بشویم. دردکشیدن و امتحانات سختی مثل بیماری فرزندان، درک‌نشدن توسط اطرافیان، تحمل داغ شهدای مقاومت و رزمندگان جبهه حق، انسان را برای ادامه مبارزه و تلاش در میدان‌های مختلف بیشتر آماده می‌کند. روحیه مادران شهدا، همسران جانباز‌ها و ایثارگران شاید بهترین نشانه باشد برای اینکه بدانیم ما هم می‌توانیم قوی‌تر باشیم و در سختی‌های زندگی طاقت بیشتری از خودمان نشان دهیم.
فکر‌کردن به مادری که بعد از شهادت همسرش، پسرانش را یکی پس از دیگری راهی جبهه کرده و تصور این حجم از روحیه بالا، در کنار پشتیبانی‌های دیگر زنان در زمان جنگ مثل: امداد و پرستاری، اسلحه به دست‌گرفتن، جمع‌شدن با همسایه‌‌ها و زنان دیگر برای تجهیز جبهه با لباس و غذا و... روحیه ما را برای حرکت بزرگ‌تر و کمک بیشتر تقویت می‌کند.
 
نه‌گفتن به بن‌بست‌ها با سلاح ایمان
ایمان به خدا، توکل و توسل به خدا و اهل بیت (ع) به انسان قدرتی می‌دهد که راه را برای مجاهدت‌های بزرگ و حضور شجاعانه و فداکارنه باز می‌کند. حرکت‌های ماندگار زنان، متوقف نشده‌ است؛ چون همراه با پشتوانه ایمان به خداست.
تظاهرات روزهای انقلاب، کمک در صف جنگ، دل بریدن از فرزند و همسر و فرستادن آنان به استقبال خطر، خدمات پشت جبهه، حضور در جبهه‌ی علم، درخشندگی در ادبیّات و هنر، هنرنمایی در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، سلامتی و بهداشت و مدیریّت‌ها، همه نشانه‌های قدرت معنوی زنِ ایرانی و ارزش‌گذاری درست اوست.

گلایه‌نکردن و گذشتن از داشته‌ها
راز بزرگ پیروزی در همه‌ میدان‌ها، از خودگذشتگی است. ملت‌ها و وقایع تاریخ را همین انسان های فداکار به اوج عظمت می‌رسانند. چقدر حاضریم از ارزشمندترین داشته‌های مادی‌مان چشم‌پوشی کنیم؟ وابستگی‌های ما به خانواده، مادیات و تمایلاتمان به چه اندازه زبان شکایت و گلایه ما را باز می‌کند؟ برای تقویت خودمان، خانواده‌مان، جبهه حق و کمک به رزمندگان عالم از چه چیزهایی گذشتیم و می‌گذریم؟ این روح شجاعت، روح فداکاری و روح ایمان است که می‌تواند جلوی اِعمال دشمنی‌های کوچک و بزرگ را بگیرد.

مقاومت بدون ترس و اندوه
رسیدن به حقیقتِ علم، ثروت و نام نیک، بدون تحمل رنج امکان ندارد. قدم‌گذاشتن در راه حق هم همراه با سختی است. مقاومت در کارها یعنی به استقبال سختی‌ها برویم و زود خالی‌ نکنیم؛ چراکه با راحتی و تن‌پروری به چیزی نمی‌رسیم. 
ترس نداشتن در مسیر زندگی، جسارت و قدرت بیشتری به ما می دهد؛ اگر چیزی را هم در مسیر از دست بدهیم وجدانمان آرام و آسوده است؛ چون در راه وظیفه و انجام تکلیف الهی بوده است.

 

مطالعه قسمت دوم

 

نگارنده سرکار خانم صالحی پژوهشگر کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی