نقش تربیتی زنان در عرصه جهاد و مقاومت (از دفاع مقدس تا وعده صادق) - قسمت دوم
در یادداشت گذشته، به 5 نقش مهم تربیتی زنان در عرصه جهاد و مقاومت پرداختیم: «خالینگذاشتن صحنه و توجه به آرمانها»، «تقویت روحیه و پشتیبانی»، «نهگفتن به بنبستها با سلاح ایمان»، «گلایهنکردن و گذشتن از داشتهها» و «مقاومت بدون ترس و اندوه». در این یادداشت، به 5 نقش مهم دیگر میپردازیم.
گرم نگهداشتن فضای مجاهدت با صبر
در اطراف همه ما انسانهایی هستند که با مسائل مختلف دست و پنجه نرم میکنند و تسلیم نمیشوند. هر اندازه در برابر مشکلات، صبورتر باشیم، بیشتر امکان حضور در عرصههای مختلف را خواهیم داشت. حضور در میدان جنگ یا میدانهای دیگر جهاد و ادامه هر مبارزهای نیازمند صبر و شکرگزاری است؛ اگر پدر و مادرهای شهدا در زمان جنگ، با شهادت فرزندانشان، آه و ناله یا گلایه میکردند، خانواده بعدی جوانشان را به جبهه نمیفرستاد. نشست و برخاست با افرادی که مشتاق فداکاری و ایثارگری هستند، فاصلهگرفتنمان از غرزدن، شکایت، مقصردانستن این و آن، به ما این امکان را میدهد که فضای مجاهدت و تلاشِ بیشتر را گرم نگه داریم و خسته و ناامید نشویم.
حفظ ارکان انقلاب با احیای فرهنگ شهادت
در هر جامعهای ضعفها و اشکالاتی وجود دارد، افرادی سست اراده یا نابلد هستند که زندگی را بر مردم سختتر میکنند؛ با این اوصاف چطور میشود جامعه را حفظ کرد؟ یا افراد را برای تلاش بیشتر تشویق کرد؟ برای پیروزی در مقابل حوادث مختلف، باید ستونها و ارکان جامعه را حفظ کرد. ستونهای ما شهدا، ایثارگران و خانوادههایشان هستند. قدر شهیدان را بدانیم؛ به آنها و خانوادههایشان خالصانه احترام بگذاریم. خودمان را زیر بار منّت شهیدان بدانیم یعنی زیربار همسری که راضی میشود شوهرش برود در میدان جنگ به شهادت برسد؛ زیر بار منّت پدر و مادری که رضایت میدهند فرزندشان برود. به مناسبتهای مختلف به دیدارشان برویم، فرهنگ شهادت را به نسلهای بعد منتقل کنیم. فراموشی یاد شهدا، اهانت یا بیاعتنایی به آنها مساوی با خیانت به کشور و سستشدن ستونهای انقلاب است.
شناختن دشمن و شناساندن عمق دشمنی
برخورد درست با دشمن، بدون شناخت اتفاق نمیافتد. وقتی که عمق دشمنی را متوجه باشیم، برای مواجهه آمادهتر خواهیم بود. دشمن فقط به جنگ نظامی رضایت نمیدهد؛ بلکه در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر افراد ملتها نفوذ میکند. مقابله با این حملات متعدد رسانهای، نظامی و... زمانی موفق خواهد بود که مانند رزمندگانی که زیر توپ و تانک بودند؛ همواره در حالت رزم باشیم، خستگیها و فشارهای وارده را با تقسیم کارها بین افراد کمتر کنیم و برای حفظ روحیههای خودمان و دیگران پیامهای امیدبخش رد و بدل کنیم.
جلوداری (پیشتازی) در حرکت
حرکتهای اجتماعی موفق، در طول تاریخ به خاطر حضور جدی و آگاهانه زنان، پیشرفت بیشتری داشتند. هر اندازه بیشتر در کنار علما و خواص جامعه روی بصیرتمان کار کنیم، بیشتر میتوانیم اجتماعات و تشکلهای مختلف تشکیل بدهیم و حرکتهای فردیمان را گسترده و اثربخشتر به پیش ببریم. صدای توپ دشمن در داخل را همه میشنوند؛ اما صدای بمب و نالههای امت اسلام را فقط گوشهای شنوا میشنوند. این جاست که مادران و زنان، فرزندان و همسران جوان خودشان را برای حضور در خطرناکترین میدانها و جبههها آماده میکنند و بعد از شهادتشان هم با شهامت و گذشت حرف میزنند.
تشخیص وظیفه و دوری از غفلت
تشخیص وظیفه شامل موقعیتهای مختلف میشود. چقدر نیاز زمان را میشناسیم؟ از افرادی هستیم که زمانه را به درستی نمی شناسند؟ یا مطلع هستیم؛ ولی سختمان است که کاری را که باید، انجام بدهیم؟ تشخیص وظیفه دامنه گستردهای دارد: از تلاش و حرکت شخصی ما شروع می شود، تا مسائلی مثل همراهی با همسر و شرایط کاری او، مزاحمت ایجادنکردن برای کار بقیه و سختنکردن کارهایی که پیش روی افراد خانواده و جوامع است. به فکر آگاهیبخشیدن به دیگران هستیم؟ در مواجهه با افراد بیتفاوت و بیخیال، چه موضعی داریم؟ امام علی (ع) پیروزی در جنگ صفین را به خاطر 2 عامل آگاهی و ایستادگی میدانند (1)؛ پس برای پیروزی جبهه حق، یکی از ضروری ترین کارها این است که گرد و غبار غفلت را تا میتوانیم پاک کنیم و این مساله زمانی محقق میشود که خودمان اهل بصیرت باشیم و خستگیناپذیر. پیروزی جبهه حق، وعده الهی است. جبهه کفر با همه وسعت، با همهی زرقوبرق، با همه توپوتشری که میزنند، بالاخره در مقابل امّت اسلامی و جبهه اسلامیِ مبارز و مجاهد وادار به عقبنشینی خواهد شد (۲). این سنّت الهی است و تردیدی در این وجود ندارد. شرطش این است که ما راه بیفتیم، تلاش کنیم؛ اگر ما کار کردیم، این سنّت الهی است که دشمن باید عقبنشینی کند و عقبنشینی هم میکند.
پی نوشت:
۱. «اَلا لایحمل هذا العَلَم الّا اهل البصر والصبر» «پرچم را کسانی میتوانند بلند کنند که اولا اهل آگاهی و بصیرت باشند، دوما اهل صبر و ایستادگی» (خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه).
۲. «وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا» «و اگر کافران (در سرزمین حدیبیّه) با شما پیکار میکردند بزودی فرار میکردند، سپس ولیّ و یاوری نمییافتند» (سوره فتح، آیه ۲۲).
نگارنده سرکار خانم صالحی پژوهشگر کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی