تشویق کودکان و چهار ایراد روش‌های تشویقی مرسوم

  • تشویق کودکان/ ۴ ایراد روش‌های تشویقی مرسوم

      تشویق کودکان با کارهایی مثل جدول امتیاز یا جایزه‌دادن از راحت‌ترین و مؤثرترین روش‌ها برای مدیریت و اصلاح رفتار کودکان است و کمک زیادی به والدین می‌کند. آیا تشویق‌کردن با این الگوها آسیبی ندارد؟ و روش درستی برای تربیت است؟ در کرامت نوشت این هفته ۴ ایراد آن را بیان می‌کنیم:

      • ۱. فعال‌نشدن انگیزه درونی
        بسیاری از ما والدین برای اینکه کودکمان رفتار مطلوبی داشته باشد از انواع روش‌های تشویقی استفاده می‌کنیم. این روش‌ها در سال‌های اولیه کودکی کاربرد خوبی خواهد داشت، چون کودک کم‌کم یاد می‌گیرد، اگر رفتاری را که ما می‌خواهیم انجام دهد؛ مثلاً حرف زشت نزند، غذاهایش را کامل بخورد، اسباب‌بازی‌هایش را جمع کند، امتیازی دریافت می‌کند، یا پاداشی می‌گیرد؛ اما با این روش‌ها ما در واقع اراده او را سرکوب کرده و انگیزهای مادی و غیرارادی به او می‌دهیم. با سرکوب اراده علاوه بر اینکه آزادی‌های او را در مسیر رشد و پیشرفت محدود می‌کنیم، او را دچار بی‌حرکتی می‌کنیم. زمانی‌که انگیزه و آرزوهای ما دنیایی بشود، ما هم به دنیا می‌چسبیم و اهل دنیا می‌شویم. دیگر گمشده‌مان همین دنیا خواهد بود. یکی از بهترین و لازم‌ترین کارها توسط مربی یا والدین اصلاح آرزوهاست. اصلاح آرزوهای مادی و دنیایی، جهت حرکت فرزند یا دانش‌آموز را تغییر داده و کمک می‌کند از اصل انسانیت دور نشود.

        • ۲. امتیاز، عامل بیرونی حرکت
          تشویق و امتیاز اگر بتواند سبب شکوفاشدن قوه تشخیص (عقل) کودک شود، به‌مرور زمان می‌توان آن را با مسئولیت‌دادن و دلیل‌آوردن یا صحبت‌کردن در مورد کارها جایگزین کرد، تا بتواند ملاک‌هایی برای حرف‌ها و کارهایش داشته باشد. آن وقت است که اراده جای خود را با رفتارهای ظاهری تغییر می‌دهد و آگاهانه انتخاب می‌کند که این کار را انجام بدهد یا نه؟ مسواک زورکی بزند! یا خودش بخواهد از دندان‌هایش مراقبت کند؟ روسری بپوشد؟! یا نه؟ نماز خوب‌خواندن چه تأثیری بر شخصیت او می‌گذارد؟ و چه فرقی با دولا و راست شدن دارد؟ اگر تربیت را همین شرطی‌سازی‌ها و ظاهرگرایی‌ها بدانیم مورد انتقاد خواهیم بود، به دلیل اینکه عوامل دیگر مؤثر در تربیت را کوچک و بی‌تأثیر دانستیم.

          • ۳. احتمال عدم همراهی همه‌جانبه والد و کودک
            این روش برای همهٔ کودکان به یک اندازه مؤثر نیست. علت آن است که انسان‌ها متفاوت از هم هستند و هر کدام روش تربیتی خاص خود را دارند. برای برخی از کودکان تبدیل به عادت می‌شود یا باج‌گیری می‌کنند و حتی برای گرفتن امتیاز و پاداش غرغر و دعوا و سروصدا راه می‌اندازند. جمع این عوامل آسیب‌هایی برای ما والدین هم به همراه دارد: در ابتدا ممکن است سفت و سختی و استمرار اولیهٔ کار برای ما کم‌رنگ شود و به‌مرور این روند برای ما عادی شود و تمرکز لازم را نداشته باشیم؛ پس بهتر است، همه بار تربیت را بر دوش این روش، قرار ندهیم و با حفظ کرامت فرزندانمان، از این روش به‌عنوان یک بازوی تربیتی بهره ببریم که ماهیت آن استفاده مستمر و افراط‌گونه نباشد.

            • ۴. عدم نتیجه‌بخشی در درازمدت
              ما در زمان‌هایی از زندگی، به واسطه محیط و شرایط، نیت و هدفمان تغییر خواهد کرد. طبیعی است که موارد انگیزه‌بخش ما تغییر کند. روش امتیازدهی و شرطی‌سازی اگر فقط هدفشان تغییر ظاهر رفتارها باشد در بزنگاه‌های مختلف و حساس، دیگر اثربخشی لازم را نخواهند داشت. مهم است که در انجام اعمال و عبادت‌ها حواسمان به هدف، یعنی بندگی باشد. عبادتی که به بندگی ختم نشود برای انسان دریافت مثبتی نخواهد داشت و این همان نتیجه‌بخش نبودن روش‌های امتیازدهی و جایزه‌دادن است.


              نگارنده سرکار خانم آقاجان‌پور پژوهشگر کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی