آموزش مجازی در دبستان؛ چالشهای خانواده و چند راهکار
مجازیشدن مدارس، خانوادهها را با چالشهای مختلفی مواجه میکند. در کرامت نوشت این هفته به ارائه چند راهکار برای این ایام میپردازیم.
1- بینظمی و قانونشکنی
با تعطیلی مدرسه دخترم بدعادت شده و بهانههایی میگیرد: «من که فردا نمیخوام برم مدرسه چرا زود بخوابم؟»، «چی میشه سر کلاس زیر پتو باشم؟ سَرده» بحرانهایی مثل سرما و آلودگی هوا گاهی کمک میکنند سبک زندگی بهتری داشته باشیم. جای چه قوانینی در خانه ما خالی است؟ در اجرای قوانین قبلی چقدر منعطف بودیم؟ برای خوابیدن، بیداری، نظم، رسیدگی بهتر به کارها و... میتوانیم با همفکری سایر اعضای خانه قوانینی را برای خانوادهمان بگذاریم.
۲- کاهش تعاملات و موانع آموزشی
فضای مجازی و کمرنگشدن تعاملات، شوق یادگیری را کاهش میدهد. برای آموزش بهتر موقعیتی شبیه کلاس درس فراهم کنیم. آیا نور و دمای اتاق مناسب هست؟ کیفیت اینترنت خوب هست؟ چیزهایی که تمرکز را کم کرده و باعث حواسپرتی و خوابآلودگی میشوند را کم یا حذف کردیم؟ مواردی مثل تلویزیون روشن، تاریکی، گرما، سرو صدای خواهر و برادر کوچکتر، درازکشیدن سر کلاس مجازی.
۳- بیمسئولیتی و وابستگی
با بزرگتر شدن بچهها قدمهای بیشتری برای مسئولیتپذیریشان برداریم؛ اگر تا دیروز تماموقت سر کلاس مجازیاش حاضر بودیم از امروز کمکم فاصلهمان را بیشتر کنیم. در همان اتاق کنارش باشیم؛ ولی کتاب بخوانیم یا به کار دیگری مشغول شویم. زمانی که صدایمان کرد با جملاتی مثل: «بذار این صفحه رو تا آخر بخونم»، «خودت بنویس بعد که تمام شد میام نگاه میکنم» حمایتش کنیم. بعد از مدتی به اتاق دیگری در همان نزدیکی رفته و اجازه بدهیم بیشتر روی پای خودش بایستد. هرازگاهی به اتاق سر بزنیم و نامحسوس - مثلاً وسیلهای از اتاق برداریم - نظارت داشته باشیم.
۴- سلامتی و مصرف زیاد رسانه
زمان کلاس فرزندمان را بدانیم. موقع زنگتفریح بخواهیم که گوشی یا رایانه را کنار بگذارد. گفتن خاطرات از افرادی که به خاطر مصرف زیاد رسانه سلامتیشان به خطر افتاده به ما این امکان را میدهد که در فضایی آرام فرزندمان را متقاعد کنیم که نگران سلامتیاش هستیم. بچههایی که وابستگی بیشتری دارند به این راحتی حرف ما را نمیپذیرند. در قدمهای اول درخواستهایی مثل اینکه «گوشی به عصبهای دستت آسیب میزنه، بگذارش روی میز»، «یه سر به آبجی میزنی ببینی هنوز خوابه؟»، «زنگتفریح شد بهم بگو با لپتاپ یه کم کار دارم»، بپرسیم «کلاس چطور بود؟» کمک میکنند که بهتر فضای مجازی را مدیریت کنیم. در کنار اینها زمانی را برای بازی مخصوصاً بازیهای جنبشی حرکتی در نظر بگیریم تا تخلیه انرژی هم داشته باشند. مدیریت فضای مجازی را به دست بچهها ندهیم.
۵- اضطراب و مشکلات رفتاری
زمان کم، چند فرزندی، تمامشدن شارژ گوشی، تمامشدن اینترنت، برخورد نامناسب معلم و همکلاسیها، دخالت مادران هر کدام میتوانند زمینه اضطراب بیشتری را فراهم کنند. بهجای مداخله مستقیم شنوای حرف فرزندمان باشیم. از او بخواهیم در مورد اتفاقات و برخوردهای پیشآمده خودش را در موقعیت دیگران تصور کند و بگوید اگر به جای آنها بود چهکار میکرد؟ بچههایی که شخصیت حساستری دارند به حمایت بیشتری نیاز دارند.
۶- خستگی و عقبماندن
وقتی با مجازیشدن آموزش بار ما والدین در این فرایند بیشترمیشود، یا معلم با ارسال برگه سوال پشت سرهم کار جدید تعریف میکند دیگرفرصت کافی برای رسیدگی به کارهایمان نداریم. برای اینکه خستگی و کلافگی از حجم کارهای بر زمینمانده بیشتر نشود، از اعضای خانواده در ساعات دیگر شبانهروز کمک بگیریم.
۷- دخالت و چندمعلمی
در مسائل مختلف حین کلاس و بعد از آن پابهپای بچهها و مادران دیگر ورود نکنیم، اجازه بدهیم معلم و بچهها با هم کلاس را پیش ببرند. از کنار بگومگوهای مادران متوقع بهراحتی بگذریم. مجازیشدن کلاسها برای معلمین و سایر اهالی مدرسه چالش بزرگ و وقتگیری است، تلاش کنیم که تماس و گفتگوی غیرضروری با آنها نداشته باشیم.
۸- کمک و تجربه جدید
آشنایی بیشتر با فضای مجازی، چه برای خانوادهها چه معلم یک نیاز ضروری است. بهجای حرص و جوشخوردنهای متوالی از اینکه زندگی از دستمان خارجشده برای تربیت رسانهای زمان بگذاریم. اگر معلم کلاس در کلاسداری مجازی چندان موفق نیست، میتوانیم با ارائه پیشنهادهایی مانند استفاده از تخته برای درس ریاضی، بازخورد گرفتن از بچهها و برقراری ارتباط بیشتر، انجام فعالیتهای تعاملی بیشتر، سؤال پرسیدن نوبتی به اداره بهتر کلاس کمک کنیم.
نگارنده سرکار خانم صالحی پژوهشگر کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی